امروز جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳

میانسالان

دوران بزرگسالی در مقایسه با دوره های قبلی، بخش وسیع تری از زندگی را به خود اختصاص می دهد. سنّی که به طور سنّتی برای شروع جوانی یا اصطلاحاً بزرگسالی در نظر گرفته شده- حالا چه ۱۸ سالگی باشد چه ۲۱ سالگی- در هر صورت برای یک پیرمرد یا پیرزن ۹۶ ساله، به منزله آغاز زندگی به حساب می آید. نسبت به گذشته ها، افراد بیشتری پا به دهۀ ۸۰، ۹۰ یا حتی ۱۰۰ می گذراند و انتظار می رود این روند، در مورد نسل بعد از جنگ جهانی دوم، ادامه پیدا کند.دوران بزرگسالی تغییر و تحولات زیادی را در بر می گیرد، از تشکیل خانواده و کار و پیشه اختیار کردن گرفته تا شاید بازنشستگی و برنامه ریزی برای نحوه گذراندن سال های پایانی عمر. در طول این دوران بدن شما هم مطمئناً تغییر و تحولاتی پیدا خواهد کرد.در این فصل به شکل گذرا به تغییرات و دگرگونی های مربوط به مراحل مختلف بزرگسالی پرداخته می شود و توصیه هایی در مورد کنترل و ادارۀ سال های آغاز جوانی و میانسالی و نیز حفظ سلامتی در سنین پیری ارایه می گردد. 

زندگی خانوادگی

امروزه در ایالات متحده، مفهوم بزرگسالی، با آنچه در گذشته ها از آن برداشت می شد در برخی جنبه ها متفاوت است. تا همین دهۀ پیش، اکثر والدین وقتی به سن ۵۰ سالگی می رسیدند تقریباً همۀ بچه های خود را به نوعی زن داده یا شوهر داده بودند و به این موضوع فکر می کردند که اکنون که خانه از فرزندانت خالی شده، چگونه اوقات را سپری کنند. اگرچه امروز هم می توان چنین والدینی را پیدا کرد که به تعبیری در سن ۵۰ سالگی همۀ بچه های خود را عروس یا داماد کرده اند، امّا آنچه بیش از پیش مشاهده می شود آن است که افراد، برای بچه دار شدن حتی تا بعد از ۴۰ سالگی هم صبر می کنند.نتیجه اینکه، امروزه بسیاری از والدین در سن ۵۰ سالگی تازه در کشاکش تربیت بچه هستند. این روزها شکل خانواده هم در حال تغییر است. بدین معنا که در مقایسه با خانواده های سنّتی، خانواده های خواندگی (مثل ازدواج مجدد و داشتن فرزند از شوهر یا زن قبلی) رواج بیشتری می گیرند. این تغییرات نه فقط در والدین، که به طور کلی در افراد بزرگسال مشاهده می شود. امروزه، دیدن افرادی در دهۀ ۴۰ یا ۵۰ زندگی در دانشکده ها چیز عجیبی نیست. تغییر شغل یا حرفه در سنین میانسالی مانند گذشته دیگر امر نادری نیست. بعضی وقت ها، افراد از یک شغل یا پیشه خود را بازنشسته می کنند تا بتوانند به کار دیگری مشغول گردند.اگرچه زمان بندی، شکل و سرعت گام های زندگی در دوران بزرگسالی متحمّل تغییر و تحولاتی شده است، امّا هنوز هم افراد، امید زیادی به تشکیل یک خانواده مستحکم و مبتنی بر عشق و محبت دارند. البته حفظ و صیانت از چنین خانواده ای، کار می برد و به تعهد احتیاج دارد.اگر بچه کوچک دارید، از پدر و مادر سالخورده خود نگهداری می کنید و در تلاش برای پیدا کردن اوقات فراغتی برای خودتان هستید، ممکن است گاهی اوقات احساس ناتوانی و استیصال کنید. امّا بدانید که پاداش و بازده تلاش های شما در راستای برقراری روابط محکم خانوادگی بی نظیر و چشمگیر خواهد بود. وقتی نوجوانان با شما حساس بیگانگی نمی کنند و صادق و روراست هستند، وقتی دور هم جمع شدن خانواده، حادثه گرمی است که همه چشم براه آن بوده و برایش لحظه شماری می کنند، چنین عشق و محبتی در خانواده موهبتی است که ارزش هرگونه فداکاری و ایثار را دارد. 

ایجاد پیوندهای محکم خانوادگی

ایجاد روابط محکم در خانواده نیاز به توجه و همکاری دارد. در خانواده های صمیمی، افراد یاد می گیرند چگونه ی  به یکدیگر احترام بگذارند و چگونه مؤدبانه و محترمانه مخالفت خود را ابراز کنند. هر کسی باید احساس کند، افرادی او را دوست دارند و دلسوزانه. و تحت هر شرایطی از او مراقبت خواهند کرد. برخورد صحیح و پرداختن به همه تغییراتی که خانواده از آن عبور می کند همیشه کار ساده ای نیست. امّا آگاهی و اطلاع از آنچه ممکن است اتفاق بیفتد اولین گام در کنترل آنهاست.مثلاً اگر بچه نوپایی دارید، آگاهی از این موضوع که کج خلقی و کله شقّی در این دوره سنّی امری اجتناب ناپذیر است، به شما کمک خواهد کرد تا پاسخ مناسب تری به این رفتار کودک نشان دهید. اگر نوجوان شما همۀ اوقاتش را با زدن هدفون و گوش کردن به موسیقی در اطاق خواب سپری می کند، خیالتان آسوده باشد که سرانجام دست از این کارها برخواهد داشت.چنانچه بیوه شده اید یا طلاق گرفته اید و مجدداً ازدواج کرده اید، درک و آگاهی از نیازهای منحصر به فرد خانواده های خواندگی (ناپدری یا نامادری) برای موفقیت در زندگی بسیار حیاتی است. یا مثلاً اگر از والدین سالخورده خود مراقبت و نگهداری می کنید، دانستن این موضوع که بسیاری از افراد مسن اختلال حافظه پیدا می کنند، به شما بسیار کمک خواهد کرد.بعضی اوقات، تنها آگاهی از مراحل معمول رشد و پیروی می تواند فشار عصبی شما را کاهش دهد. کار مفید دیگری که شما می توانید انجام دهید ان است که راجع به خانواده ای که دارید و خانواده ای که مایل بودید می داشتید، فکر کنید.آیا خانوادۀ شما به پخت و پز علاقه دارد؟ آیا شما متعلق به خانواده ای هستید که بخشی از وقف خود را وقف کمک به دیگران می کند، آیا شوخ طبعی بخشی از هویت خانوادگی شماست؟ مشخص ساختن ابعاد مختلف خانواده و پرورش چنین علایق و توانایی هایی به هر کسی در خانواده شما کمک می کند خود را جزئی از یک واحد یکپارچه قلمداد کند.

لذت بردن از فعالیت های خانوادگی

خانواده های صمیمی اغلب، اوقاتی را در کنار یکدیگر برای انجام فعالیت های تفریحی و شاد، مثل اردوهای (یا گردش های) سالانه یا قایق سواری سپری می کنند. هرچه اعضاء خانواده بزرگتر می شوند، اردوگاه خانواده به عنوان یک نقطۀ همایش تابستانی، بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. گاهی از این هم صمیمی تر، برخی از خانواده ها هفته ای یک شب را برای رفتن به سینما یا تماشای مسابقۀ ورزشی اختصاص می دهند. برخی از خانواده ها هم بدون هیچ چشم داشتی به همدیگر کمک می کنند.هدف آن است که خانواده را به انجام کارهای دسته جمعی وادارید که هم سرگرم کننده است و هم هدفمند. پدربزرگ ها .و مادربزرگ ها می توانند عکس های پدر و مادر خود را به نوه ها نشان داده و قصه هایی از دوران کودکی برای آنها تعریف کنند. در خانواده هایی هم که با رایانه آشنا هستند، بزرگترها می توانند به کوچکترها راجع به نحوه ارسال تصاویر و آخرین اخبار از طریق پست الکترونیک آموزش دهند.فعالیت ها، راهی برای خلق عادات شایسته نیز هستند. مثلاً ضربه زدن به توپ فوتبال در زمین پارک، راه خوبی برای ورزش کردن است. یا وقتی به اتفاق همۀ اعضاء خانواده برای تشویق دخترتان در مسابقه دو، بیرون می روید، به او نشان دهید که چقدر فرد مهمی است. حتی تمیز کردن خانه وقتی همۀ افراد خانواده در آن مشارکت می کنند لذّت بیشتری خواهد داشت. 

تنظیم ماهرانه برنامه های خانواده

حفظ و صیانت از استحکام خانواده امّا، کار ساده ای نیست، به خصوص اگر زن و شوهر هر دو بیرون از منزل کار می کنند. تصور کنید یک هفته تمام کار کرده اید، در دو مسابقه فرزندانتان برای تشویق حاضر شده اید، پدرتان را برای ویزیت چشم پزشکی همراهی کرده اید و سگتان را هم برای معاینه پیش دام پزشک برده اید. حالا شب جمعه است و کم مانده از خستگی روی کاناپه غش کنید. امّا نه، صبر کنید، تازه باید شام درست کنید، لباس ها را بشویید، خرت و پرت های منزل را خریداری کنید. در همین لحظه تلفن زنگ می زند، به احتمال قوی مادرتان است، می خواهد بداند می توانید بروید نسخه اش را در داروخانه بپیچید یا نه.در دوره هایی از زندگی برای همه پیش می آید که کارهای زیادی باید انجام بدهند و در عین حال وقت کافی هم ندارند. هرچه کارها و امور انجام نشده و ناتمام روی هم انباشته می شوند، بر فشار عصبی شما هم به همان اندازه افزوده می شود. در چنین مواقعی، آنچه به خاطر سپردن ان اهمیت فوق العاده ای دارد این است که بعید است بتوانید همه کارها را بر وفق مراد انجام دهید. لزوم انجام همه امور، به افسانه ای می ماند که واقعیت یافتن ان به قیمت آسیب های روانی و جسمانی تمام خواهد شد.کمی هم نسبت به خودتان آسان گیر باشید. گاهی اوقات، عاقلانه تر آن است که برخی از کارها را اصلاً  انجام ندهید یا تنها به کارهایی بپردازید که انجام آنها ضروری تر است. توصیه های زیر به شما کمک می کنند تا کارهایی را که از بقیه مهم ترند، تعیین، و وقتتان را بر اساس آنها تنظیم کنید. 

اولویت بندی کنید

گاهی انجام ندادن کارهایی که به نظر ضروری می رسند، هرگز خانواده را با کمبود یا نقصی مواجه نمی سازد. راجع به اینکه چه کارهایی باید انجام شوند و اهمیت خاصی برای شما دارند، بیشتر فکر کنید.ممکن است، داشتن یک دورنما از آنچه قرار است انجام گیرد، مفید باشد. مثلاً اگر به زندگی خود اینطور نگاه می کردید که انگار در روزهای پایانی خود قرار گرفته، چه آرزویی می کردید؟ رنگ و نقاشی اطاق خلوت مهم تر است یا به دیدن دختر و پسر خود رفتن؟ و اگر خرده کاری های اطاق خلوت، شما را کلافه کرده، شاید با اختصاص روزی ۱۰ دقیقه بتوانید کارش را تمام کنید. 

اولویت ها را بر هم منطبق کنید

اگر اولویت شما ان است که هر شب نیم ساعت با همسرتان گفتگوی محرمانه داشته باشید یا برای قدم زدن با بچه ها بیرون بروید، کارهای دیگری را هم در این فاصله تنظیم کنید.  

برخی از کارها را به دیگران محوّل کنید

در صورت نیاز، از دیگران کمک بطلبید و واهمه ای هم به خود راه ندهید. در منزل سعی کنید طوری برنامه ریزی کنید که همه اعضا در انجام کارهای عملی به هم کمک کنند. در صورت استطاعت مالی می توانید برای انجام برخی امور منزل یا مثلاً چمن زنی کارگر استخدام کنید. 

یاد بگیرید چطور نه بگوید

زیر بار مسئولیت هایی که از حد توان شما خارج است نروید. پذیرفتن مسئولیت های غیرضروری بدون هیچ دلیل موجه و منطقی، باعث می شود وقت و انرژی کمتری برای انجام تعهدات قبلی شما باقی بماند. 

زندگی کاری

هنوز هم برای برخی افراد، کار یعنی هر روز از خواب بیدار شدن و به سر کار رفتن تا زمان بازنشستگی، امّا شمار افرادی که پیشه خود را تا هنگام بازنشستگی زیر نظر یک کارفرما انجام می دهند، روز به روز در حال کاهش است. هر ساله بر تعداد افرادی که محل کار خود را تغییر می دهند یا گاهی شغلی را با شغل دیگر عوض می کنند افزوده می شود. برخی هم کار و پیشه خود را تنها تا بعد از بزرگ شدن بچه هایشان تحمل می کنند.پرداختن به شغل جدید و تغییر شغل، هم مهیج و هم چالش برانگیز است. حتی بازنشستگی هم می تواند برای فرد نکات آموزنده ای را به همراه داشته باشد. برخی از افراد وقتی متوجه می شوند بازنشستگی هم چالش ها و گرفتاری های خاص خود را دارد از این موضوع دچار شگقتی و حیرت می شوند. 

چیره شدن بر فشار عصبی در محل کار

اگر از رفتن ب۹ سر کار وحشت دارید یا اغلب وقتی از سر کار بر می گردید احساس از هم گسیختگی و اعصاب خردی دارید، احتمالاٌ در حال مواجهه با وضعیتی هستید که می تواند روابط شخصی و حرفه ای یا حتی وضع معیشتی و سلامتی شما را تحت تأثیر قرار داد. ناکامی شدید با بی علاقگی به شغلی که دارید، اوقات تلخی دائمی، گوشه و کنایه زدن .و بهانه گیری و مخالفت از شاخص های فشار عصبی در محل کار هستند. 

ایجاد تعادل بین کار و خانواده

یکی از بزرگترین چالش های زندگی، کشمکش های میان کار و خانواده است. تلاش شما آن است که برای هر دو سنگ تمام بگذارید، و گاهی اوقات به نظر می رسد قضیه، دو طرفه می لنگد، اصلاً ناراحت نباشید. به یاد داشته باشید که امروزه داشتن کار و خانواده برای مردان و زنان امری طبیعی است. همین طور به خاطر بسپارید که هماهنگی میان این دوره معمولاً برای دیگران هم کار دشواری است.برای هماهنگ ساختن این دو، حداکثر تلاش خود را انجام دهید و قبول کنید گاهی اوقات، نیازهای کاری با نیازهای خانواده آبشان در یک جوی نمی رود. با این حال سعی نکنید  برای حل چنین کشمکش هایی زیاد از خانواده هزینه کنید. اگر بچه دارید، از ابراز احساسات خود به آنها واهمه ای نداشته باشید. وقتی آنها مطمئن باشند که علت زیاد خانه نبودن شما به خاطر بی علاقگی به آنها نیست، بلکه به این دلیل است که گاهی مجبور به چنین کاری هستید، راحت تر مسائل را می پذیرند و با آن کنار می آیند. ضمناً، از بچه ها راجع به احساساتشان سوال کنید. گفتگو راجع به شرایط پیش آمده به حل مشکل کمک شایانی خواهد کرد.
در اینجا به چند راهبرد برای مسلط شدن و کنترل چالش های موجود در محل کار اشاره می شود:
  • مراقب خودتان باشید

    از وعده های منظم و متعادل غذایی پیروی کنید، از جمله صبحانه را فراموش نکنید. خواب و ورزش کافی هم برای بدن لازم است.
  • خوش برخوردی را سر لوحه کار خود قرار دهید

    در میان گذاشتن احساسات آشفته و نامطلوب با افرادی که مورد علاقه شما هستند، اولین گام در جهت رفع آنها می باشد. از کار کردن در کنار افرادی که تفکر منفی دارند و احساسات منفی را در آدم تقویت می کنند اجتناب کنید.
  • از مرخصی ها استفاده کنید

    از مرخصی های استحقاقی استفاده کنید یا تعطیلات آخر هفته را خوش بگذرانید. هر هفته زمانی را به خودتان اختصاص دهید، به طوری که در طی آن به هیچ تلفن یا پیجی جواب ندهید. حتی در روزهای کاری هم از استراحت های کوتاه غافل نشوید.
  • حد و مرز را مشخص کنید

    در صورت لزوم، خیلی محکم امّا دوستانه بگویید، نه.
  • از دعوا و مشاجره بپرهیزید

    هر وقت کسی با شما مخالفت می کند، با او بحث نکنید. بر اعصاب خود مسلط باشید و بر سر مسائل جزئی خون خودتان را کثیف نکنید.
  • اهداف کاری خود را مشخص کنید

    کارهای خود را اولویت بندی کرده و پروژه های بزرگ را به بخش های کوچک تر تقسیم کنید. نظم و ترتیب در کارها به رفع فشار عصبی کمک می کند.
  • یک در رو داشته باشید

    ورزش کنید، کتاب بخوانید، یک سرگرمی پیدا کنید یا به کارهای دیگری بپردازید که با آنها احساس آرامش می کنید یا ذهنتان را از محیط کار دوز می سازند.
  • کمک بخواهید

    اگر هیچ یک از این اقدامات، اعصاب خردی و فشار عصبی یا خستگی شما را بر طرف نساخت، برای یافتن راه حل به یک پزشک یا کارشناس مراقبت های بهداشتی مراجعه کنید.

کار شیفتی

برخی از شغل ها به طور منظم دارای شیفت های شب کری هستند. برخی دیگر، کارمندان را ملزم به شیفت های چرخشی صبح، بعد از ظهر و شب می کنند. برنامه های متفاوتی در زمینه کار شیفتی ارایه می شود. امّا آنچه بین همه اینها مشترک می باشد. ضرر و زیانی است که بر بدن وارد می سازد.برای حفظ سلامتی، هنگام کار در ساعت های متناوب، شما به رژیم سالم، ورزش و خواب کافی احتیاج دارید. وقتی جوان تر بودید می توانستید موقتاً خودتان را از این عادات سالم محروم سازید- مثلاً هنگام غذا خوردن با یک چای و شیرینی شکمتان را سیر می کردید و به ۴ یا ۵ ساعت خواب بسنده می کردید. امّا هر چه مسن تر می شوید، تحمل بدن در برابر چنین سختی هایی کمتر می شود.حتی اگر به اندازه کافی هم بخوابید، تحمل شیفت های کاری که هر هفته تغییر می کند. روز به روز برای بدن شما دشوارتر می شود. شما به یک ریتم خاص از خواب و بیداری عادت می کنید. تغییر این ریتم نیاز به زمان دارد. زیرا بدن شما متحمل حالتی شبیه جت زدگی یا بیماری پرواز می شود و این مسئله باب مشکلات و بیماری های زیادی را می گشاید. مطالعات، پرده از پیامدهای جدی کار شیفتی برداشته است:
  • افرادی که کار شیفتی دارند، معمولاً سر کار خواب آلوده ترند و لاجرم در معرض حوادث و سوانح بیشتری هم قرار دارند.
  • زندگی خانوادگی و اجتماعی تحت تأثیر قرار می گیرد. گاهی اوقات بچه ها یک هفته تمام پدر یا مادر خود را که شیفت شب کار می کند نمی بینند. کارمندان شیفتی یا فرصت انجام کارهای روزانه را از دست می دهند یا فرصت خواب ضروری در شب.
  • افرادی که به صورت شیفتی کار می کنند اغلب هنگام مرخصی کتاری (آف)، به ساعات روزانه باز می گردند، که این مسئله الگوی خواب آنها را آشفته تر می کند.
  • کارمندان شیفتی، نسبت به کارمندان عادی به مشکلات گوارشی بیشتری مبتلا می شوند، که این موضوع هم به دلیل از هم گسیختگی الگوهای خواب و استراحت طبیعی بدن است. دیگر مسائل علمی، مثل موجود نبودن غذای مقوی در محل، آن هم در نیمه های شب، می توانند مشکلات گوارشی را در پی داشته باشند.
  • مشکلات قلبی در افرادی که کار شیفتی دارند، بیشتر گزارش شده است. در اینجا هم جدا ساختن بی خوابی و سایر عوامل- مثل فشار عصبی، رژیم غذایی، ورزش و مسائل ژنتیکی- برای تعیین علت این افزایش، کار دشواری است.
 

از شما چه کاری بر می آید

تحت چنین شرایط پرتنشی، آنچه از اهمیت بیشتری برخوردار است آن است که از خودتان مراقبت لازم را به عمل آورید. به اندازه کافی بخوابید. اکثر افراد به حداقل روزی ۶ ساعت خواب نیاز دارند. بسیاری هم بیش از این احتیاج دارند. ساعت ها و برنامه های خواب مختلفی را امتحان کنید تا ببینید کی بیشتر احساس سر حالی و رفع خستگی می کنید. برخی از افراد  به فاصله کمی بعد از کار و مجدداً قبل از شروع شیفت می خوابند و برخی دیگر اگر خوابشان یک تکه و درازتر باشد، بیشتر احساس رضایت می کنند.
  • یک چرت بزنید

    حتماً به اندازه کافی چرت بزنید، به طوری که خواب از سرتان بپرد- معمولاً دست کم ۲۰ تا ۳۰ دقیقه. البته سعی کنید فاصله بین چرت زدن و آغاز کار به اندازه ای باشد که پس از چرت زدن هوشیاری کامل خود را باز یابید.
  • شرایط را برای خواب مهیا کنید

    اتاق خواب تاریک باشد، از گوش پوش استفاده کنید، دو شاخۀ تلفن را از پریز درآورید، از اعضاء خانواده بخواهید تا سر و صدا نکنند یا به ساکت ترین اتاق منزل بروید.
  • برای خوابیدن از الگوهای صحیح استفاده کنید

    همیشه به انجام یک سری کارها قبل از خواب پای بند باشید، مثل مسواک زدن و شستن صورت، از تخت خواب برای لمیدن یا دراز کشیدن استفاده نکنید. فقط به قصد خوابیدن روی تخت دراز بکشید.
  • یک برنامه ورزشی منظم برای خودتان تنظیم کنید

    ورزش باعث آسودگی بیشتر در هنگام خواب می شود. به اجرای برنامه ورزشی مقیّد باشید- مثلاً، پس از بیدار شدن یا برگشتن از سر کار- امّا یادتان باشد نزدیک به زمان خوابیدن ورزش نکنید.
  • زمانی را هم به خودتان اختصاص دهید

آیا شما هم از آن تیپ آدم هایی هستید که به قدری مشغول کمک به دیگرانند، دیگر وقتی برای خودشان باقی نمی ماند؟ کمک کردن به دیگران کر خداپسندانه و نیکویی است، امّا نباید در این راستا از امور شخصی خود غافل بمانید. حتی اگر زمان لازم برای انجام آنها، فقط ۳۰ دقیقه در روز باشد، برای شروع، پیشنهادهای زیر را به خاطر داشته باشید.
  • به نزدیکان خود- دوست، همسر، فرزند یا والدین- بگویید که شما هم روزی نیم ساعت برای انجام امور شخصی خود وقت لازم دارید. زمانی را مشخص کرده و بر موضع خود پافشاری کنید. در آغاز مکن است دوستان یا اعضاء خانواده در برابر این مسئله مقاومت کنند، امّا با مشاهده مقید بودن شما به این برنامه، در نهایت همه متوجه خواهند شد که در این ساعت نباید مزاحم وقت شما شوند، مگر در موارد اضطراری.
  • از تلفن، پست الکترونیک (e-mail) و زنگ در خانه فاصله بگیرید. این نیم ساعت را هدر ندهید. کتاب یا مجله ای را ورق بزنید، دوش بگیرید، ورزش کنید یا به نرمش روحی (تمرکز و ژرف اندیشی) بپردازید.
  • آدم وقتی از سر کار بر می گردد، تا یک ساعت سراسیمه و از نظر روحی به هم ریخته است، سعی کنید این ساعت را به زمان سکوت و آرامش فردی تبدیل کنید. زیرا در چنین مواقعی، هر کسی در خانواده ممکن است به شیوه دلخواه، خود را از این فشار عصبی تخلیه کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *