امروز یکشنبه, ۲۷ اسفند , ۱۴۰۲

مرض سرطان

زندگی با سرطان

تشخیص سرطان می تواند زندگی شما را از این رو به آن رو کند. این بیماری می تواند تمام افکار و اعمال شما را به خود مشغول کرده و اثرات دراز مدتی بر زندگی روزمره روابط با دیگران و نوع نگرش شما به زندگی ایجاد کند.امّا این اثرات، ضرورتاً منفی نیستند. با برخوردار شدن از توصیه ها و راهنمایی های افراد متخصص و نگرش سایر بیماران سرطانی، شما قادر خواهید شد تا بر اثرات ناشی از سرطان فائق آیید. زندگی بعد از سرطان نه تنها امکان پذیر، که کاملاً قابل تحمل است.

توان بخشی

توان بخشی یکی از اجزاء مهم درمان سرطان است. شکل توان بخشی اهمیتی ندارد، آنچه مهم است هدف یکسانی است که همه انواع توان بخشی دنبال می کنند- باز گرداندن فرد به زندگی طبیعی تا جایی که امکان دارد.این، می تواند به مفهوم تهیه و تنظیم یک برنامه ورزشی، آموزش استفاده از یک عضو مصنوعی پس از قطع عضو، یا حتی تعلیم و یادگیری مجدد یک شغل باشد. چنین کارها و اهداف وسیع، معمولاً یک رویکرد گروهی را می طلبد.بسته به نیازهایی که دارید، ممکن است با شماری از کارشناسان مراقبت های بهداشتی از جمله: فیزیوتراپیست، کار درمان گر و مددکار اجتماعی کار کنید. نخستین مرحله توان بخشی ممکن است در بیمارستان آغاز گردد، یا امکان دارد کل برنامه توان بخشی در منزل یا یک مرکز سرپایی ارایه شود.چنانچه در ابتدای امر کار را دشوار یا نتایج حاصل از آن را ناامید کننده دیدید، هرگز امیدتان را از دست ندهید. پیشرفت و موقعیت فرآیندی تدریجی است و در مواردی نیاز به تلاش بیشتر دارد. اگر مشکلی دارید، بی درنگ آن را با تراپیست (فیزیوتراپیست یا کار درمان گر)، روانپزشک- پزشکی که تخصص او امور توان بخشی را هم شامل می شود- یا هر پزشک دیگر در میان بگذارید. 

آمادگی برای پیگیری درمان

مراجعه به پزشک برای انجام معاینات کلی، یکی از مسائلی است که بیماران سرطانی از آن وحشت دارند. از چند روز قبل از هر ویزیت، نگرانی شما ممکن است آغاز گردد، ترس از اینکه مبادا پزشک در معاینات، متوجه چیز بسیار بدی شود و هنگامی که پا به مطب پزشک می گذارید، منظره ها، صداها، بوها ممکن است خاطراتی را در شما زنده کنند که ترجیح می دادید آنها را فراموش کنید.این مسئله کاملاً طبیعی است. امّا سعی کنید بین این تداعی های منفی با تداعی های مثبت، نوعی تعادل برقرار کنید به خاطر بسپارید که درمانی که تا این لحظه دریافت کرده اید و در حال ادامه آن هستید، بی نقص است. این به زنده ماندن شما کمک می کند.پرسیدن سؤالات فراوان در همان ویزیت اول، نیز می تواند از نگرانی های شما در ویزیت های بعدی بکاهد. پیش از رفتن برای معاینه هر سؤالی که به ذهنتان می رسد را یادداشت کرده و به همراه ببرید تا هنگام ملاقات پزشک آنها را مطرح و راهنمایی های لازم را دریافت کنید.موسسه ملی سرطان لیستی تهیه کرده است، متشکل از سؤالاتی که ممکن است مایل باشید از پزشکتان بپرسید:
  • هر چند وقت یکبار لازم است تحت معاینه قرار گیرم؟
  • در هر معاینه چه نکاتی مدنظر قرار دارند، آیا معاینات در هر بار یکسان هستند؟
  • چند تا از علائم و نشانه های عود یا پیشرفت بیماری را به من بگویید؟
  • احتمال وقوع این علایم و نشانه ها چقدر است؟
  • از جمله تغییراتی که ممکن است در من ایجاد شوند، کدامیک طبیعی بوده و هشدار دهنده نیستند؟
  • آیا لازم است در برنامه های روزمره خود تغییراتی ایجاد کنم؟
  • در صورت ایجاد درد، چه کار باید بکنم؟
  • در صورتی که مشکل یا سؤالی داشتم، بهترین راه برقراری تماس با شما کدام است؟
  • اگر در دسترس نبودید، آیا کسی هست که بتوانم با او مشورت کنم؟

کنار آمدن با خسارت های عاطفی سرطان

هیچ نوع عملکرد یا احساس دقیق و درستی برای کنار آمدن با سرطان وجود ندارد. این بیماری به طور کلی یک سلسله احساساتی را در هر فرد ایجاد می کند. امّا آنچه مهم است این است که اعمال و احساسات خود را به رسمیت شناخته و بپذیرید و در پی راه های مناسبی برای برخورد صحیحی با آنها باشید.در اینجا به چند نوع احساس شایعی که در پی سرطان، در فرد ایجاد می شوند، اشاره می گردد:
  • ناباوری

  • وقتی متوجه می شوید که سرطان دارید، ممکن است ابتدا شوکه شوید. قادر به پذیرفتن این واقعیت نیستید. امکان دارد تا مدتی در یک وضعیت رویاگونه قدم بزنید، بدون اینکه بتوانید روی چیزی تمرکز کرده یا تصمیم گیری کنید.
 

ترس

سپس ترس خورنده ای از راه می رسد که غالباً با درماندگی شدید روحی همراه است. تنها چیزی که می توانید به آن فکر کنید سرطان است. کم کم افکار وحشتناکی راجع به عوارض و اثرات سرطان، تمام وجودتان را فرا می گیرد. این مسئله ممکن است شما را وادار سازد بقیه عمر خود را در رنج و مشقت و بدون اعتماد به نفس و توانایی مراقبت از خود سپری کنید. ممکن است حتی شما را از انجام امور مورد علاقه، باز دارد. 

خشم

زمانی که تسلیم واقعیت شدید، ناگهان متوجه می شوید که نسبت به این بی عدالتی که در مورد شما روا شده، بسیار خشمگین و عصبانی هستید. حتی ممکن است بخشی از این خشم و نفرت را بر سر افرادی که سعی دارند به شما کمک کنند- خانواده، پزشک، دوستان، همکاران- تخلیه کنید، چون این افراد بیشتر در دسترس هستند. 

راهبردهای غلبه بر سرطان

شما ممکن است قادر به رهایی از احساسات رنج آور ناشی از سرطان نباشید، امّا می توانید با یافتن روش برخورد صحیح، از تحت تأثیر قرار گرفتن زندگی توسط این احساسات جلوگیری کنید. راهبردهای زیر به شما در غلبه بر مشکلات ناشی از سرطان کمک می کند. 

آماده باشید

در مورد نوع سرطانی که به ان مبتلا هستید و اثرات جانبی بالقوه آن، سؤالاتی را از پزشکان بپرسید و در این زمینه بیشتر مطالعه کنید. هر چه حوادث کمتر غیرمنتظره باشند، سرعت سازگاری با آنها هم بیشتر خواهد بود. 

به امور روزمره پایبند بمانید

اجازه ندهید سرطان یا عوارض جانبی درمان، امور روزمره شما را تحت شعاع خود قرار دهند. سعی کنید دست کم به بخشی از برنامه های قبلی خود در انجام امور روزمره و شیوۀ زندگی پایبند بمانید. مثلاً به سر کار برگردید، مسافرت کنید، و د=به دیدن فرزندان یا نوه های خود بروید. شما به فعالیت هایی احتیاج دارید که در شما نوعی احساس هدفمندی، کامیابی و مفید بودن ایجاد کنند. البته قبول کنید که در ابتدا ممکن نیست با محدودیت هایی روبه رو باشید. خیلی آرام شروع کنید و به تدریج به سمت سطحی از استقامت که مدنظرتان است گام بردارید. 

اهدافتان واقع بینانه باشد

هدفمند بودن در شما نوعی احساس تسلط بر امور و عزم و اراده ایجاد می کند. با این حال اهدافی که امکان دستیابی به آنها را ندارید برای خود تعیین نکنید. مثلاً، ممکن است قادر به انجام هفته ای ۴۰ ساعت کار نباشید، امّا بتوانید دست کم نصف این زمان را کار کنید. در حقیقت، بسیاری متوجه این موضوع می شوند که ادامه دادن به کار و فعالیت می تواند مفید واقع شود. 

زیاد ورزش کنید

ورزش کردن، افسردگی را از بین می برد و راه خوبی برای برطرف ساختن تنش و حس خشونت است. 

سعی کنید خود را غرق در لجنزار غم و اندوه نکنید

در پی تنوع باشید و دست کم هفته ای دو یا سه بار کارهای فرح بخش انجام دهید. این کارها می توانند شامل یک سرگرمی جدید، بازی گلف یا رفتن به سینما باشند. سعی کنید این کارها مورد علاقه شما باشند و برای رسیدن زمان آنها لحظه شماری کنید. 

بذله گویی و خنده را فراموش نکنید

در پی راه هایی برای شاد کردن اوقات خود با خنده باشید، چه با گذراندن ساعاتی از روز در کنار فردی که شما را می خنداند یا دیدن یک فیلم خنده دار. خنده باعث پرت شدن حواس شما ار مشکلات مربوط به سلامتی می شود. در ضمن خنده نوعی مسکن هم هست- یعنی، باعث آزادی نوعی مواد شیمیایی در بدن می شود که خاصیت ضد درد داشته و افسردگی را کاهش می دهند. 

استراحت هم لازم است

تغذیه سالم، استراحت کافی و شل کردن عضلات، می تواند در مقابله با فشار عصبی و خستگی ناشی از سرطان به شما کمک کند. از پیش برای اوقات افت عملکرد یعنی زمان هایی که به استراحت بیشتر یا محدود کردن امور روزمره احتیاج دارید، برنامه ریزی کنید. 

در پی راه های جبران باشید

اگر، مثلاً برای غذا خوردن مشکل دارید، اوقات غذا خوردن را به زمانی که در خانه هستید موکول کنید و بیرون رفتن خود را طوری تنظیم کنید که حول محور غذا نچرخد. اگر مجبورید مرتب به دستشویی بروید، در ردیف عقب صندلی های سینما یا اطاق همایش بنشینید تا در صورت نیاز به بیرون رفتن زیاد جلب توجه نکنید.
احساسات درونی خود را با یک دوست، عضو خانواده یا مشاور در میان بگذارید.
گاهی اوقات بد نیست راجع به احساسات و نگرانی های خود با کسی صحبت کنید. جسم و روح شما در دو بخش جدای از هم نیستند. هر چه از لحاظ روحی اوضاع با ثبات تری داشته باشید، توانایی جسمی شما در غلبه بر بیماری هم بیشتر خواهد بود. 

از تماس جنسی امتناع نورزید

افراد مبتلا به سرطان گاهی احساس می کنند دیگر کفایت لازم جهت تماس جنسی را ندارند. این فکرهای باطل را از سر خود بیرون کنید. شما می توانید تمایلات جنسی خود را به شیوه های مختلف ابراز کنید. لمس کردن، در دست نگه داشتن، در آغوش کشیدن و نوازش کردن ممکن است برای شما در مقایسه با شریک جنسی تان اهمیت بیشتری پیدا کنند. در واقع، نزدیکی که شما با این کارها ایجاد می کنید می تواند باعث صمیمیت و لذت جنسی بیشتری حتی در مقایسه با سال های گذشته در شما و همسرتان گردد.          

نگاهتان به زندگی مثبت باشد

قرار نیست سرطان سر تا پا پلید و منفی باشد. نکات مثبتی هم می توان از دل آن بیرون کشید. رویارویی با سرطان می تواند باعث رشد معنوی و عاطفی شما شود، تا به شناسایی چیرهایی که واقعاً برایتان مهم هستند، به حل و فصل کشمکش ها و کدورت های قدیمی پرداخته و زمان بیشتری را در کنار افرادی که دوستشان دارید بگذرانید.عصبانتی و خشم شما کاملاً قابل توجیه است، ولی اگر به دام ان بیفتید، می تواند به اندازه خود سرطان، خانمان سوز باشد. 

اضطراب

چنانچه دچار عوارض جانبی درمان مثل ریزش مو یا واکنش های پوستی شوید، ممکن است نوعی احساس خجالت و شرم ساری در شما ایجاد شود، نگران نحوه قضاوت دیگران نسبت به خود باشید و اعتماد به نفس خود را هم از دست بدهید. همه این اتفاقات شما را مضطرب می سازد. ممکن است از دیگران و گردهمایی های اجتماعی و شغلی نیز کناره گیری کنید. این احساسات به ویژه اگر در گذشته همیشه، آدم با اعتماد به نفسی بوده اید، برای شما بسیار دشوار خواهد بود.

بی هویّتی

اگر تحت نوعی عمل جراحی قرار گیرید که طی آن بخشی از بدن شما برداشته شود، ممکن است دچار نوعی احساس تهی شدن گردید که توصیف ان دشوار است. زنان بعد از برداشتن رحم (هیسترکتومی) یا پستان ممکن است احساس کنند هویت زنانه آنها خدشه دار شده است. مردان هم در پی برداشتن غده پروستات ممکن است فکر کنند از هویت مردانه آنها کاسته شده است. 

افسردگی

افسردگی در میان بیماران سرطانی پدیده شایعی است. ممکن است به شدت غمگین شده و دچار یأس و ناامیدی گردید. ممکن است راجع به آینده خود دچار نوعی بدبینی شوید. چون احساساتی امکان دارد تنها برای دوره ای کوتاه گریبان گیر فرد شوند یا در مواردی هفته ها تا ماه ها به طول انجامند.تداوم افسردگی می تواند کار و زندگی شما را مختل کند. تسلیم افسردگی شدن می تواند شما را به قعر دوزخ بدبختی و فلاکت رهنمون سازد. جون افسرده اید انگیزه ای هم برای غلبه بر مشکلات روزمره ندارید. بدین ترتیب هر چ مشکلات بیشتر می شوند، افسردگی شما هکم تشدید می شود. برای ملاحظه علایم هشدار دهنده افسردگی، به فصل ۳۷ مراجعه کنید.اگر فکر می کنید افسرده شده اید، با پزشک خود یا یک روان شناس مشورت کنید. با درمان، که می تواند شامل مشاوره یا مصرف داروهای ضد افسردگی یا دو باشد، اکثریت قاطع افراد مبتلا به افسردگی به تدریج از سایه سنگین این بیماری خارج می شوند. 

تجدید قوا

خستگی از عوارض جانبی شایع سرطان و درمان آن به شمار می رود. بدن شما با شمار زیادی از چالش های جسمی سر و کار دارد، و تلاش برای چیره شدن بر آنها اغلب، طاقت فرسا و پرتنش است. بروز خستگی، آن هم درست هنگامی که شما در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات برای حفظ یک برنامه عادی و تداوم اوضاع زندگی در وضعیت مطلوب هستید می تواند یک مانع جدی تلقی شود. برای کاهش خستگی، رعایت نکات زیر را مدنظر قرار دهید: 

به پزشکتان بگویید

خستگی خود را پنهان نکنید و نسبت به آن بی توجه نباشید. با پزشک خود راجع به این موضوع صحبت کنید، زیرا ممکن است ناشی از یک علت قابل درمان مثل کم خونی باشد. 

استراحت کنید

با خستگی مقابله نکنید و بعضی روزها هم به استراحت بپردازید، امّا از تنبلی یا کنار گذاشتن کار به طور کلی بپرهیزید. عدم تحرک، خود عامل خستگی است. 

به دیگران واگذار کنید

ممکن است لازم باشد، انجام برخی از کارهایی که قبلاً خودتان انجام می دادید مثل چمن زنی یا برف روبی را به دیگران محوّل کنید. 

از روش های آرامش عضلانی بهره بگیرید

دست و پنجه نرم کردن با مشکلات روحی مانند اضطراب یا ترس می تواند در ایجاد خستگی دخیل باشد. با پزشک، پرستار، یا مشاور روانی در مورد تکنیک های کاهش فشار عصبی و اینکه کدامیک از آنها در شما کارآیی بیشتری دارند، مشورت نمایید. 

سعی کنید شب ها خوب بخوابید

پایبندی به یک برنامه آرامش شبانه، مثل مطالعه کتاب یا گرفتن یک دوش گرم می تواند خواب بهتری را به دنبال داشته باشد. پرهیز از کافئین، انجام کمی فعالیت جسمانی در طول روز و حفظ دمای اتاق خواب در یک محدودۀ مناسب نیز از جمله عوامل خواب آور تلقی می شوند. 

بهبودی با تغذیه بهتر

یک رژیم مغذی، تأمین کنندۀ سوخت لازم برای حفظ قدرت و عملکرد بدن در بهترین وضعیت ممکن است. از همین روست که در صورت ابتلا به سرطان پیروی از یک رژیم مطلوب، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اگر غذای کافی یا غذای مناسب نخورید، بدن شما دست به دامن مواد مغذی ذخیره شده می گردد.این مسئله باعث تضعیف سیستم دفاع طبیعی بدن در برابر عفونت، که تهدیدی جدی برای بیماران سرطانی است، می گردد. به علاوه هر چه تغذیه بهتری داشته باشید. توانایی شما در تحمل درمان هایی، مثل پرتودرمانی هم افزایش می یابد، که به نوبه خود شانس نابودسازی سران را بیشتر می کند.در صورت ابتلا به سرطان، نوع تغذیه و تعداد دفعات غذا خوردن شما ممکن است در مقایسه با گذشته دستخوش تغییراتی بشود. به طور معمول، توصیه های تغذیه ای بر مصرف مقادیر فراوان میوه، سبزی، دانه های خوراکی و کاهش مصرف چربی، نمک و مواد قندی تأکید دارد. امّا، چنانچه به دلیل سرطان یا درمان سرطان دارای مشکلاتی در حفظ و کنترل وزن هستید، تغذیه صحیح مستلزم خوردن غذاهای پر کالری برای افزایش قدرت و انرژی و استفاده بیشتر، از غذاهای سرشار از پروتئین خواهد بود. پروتئین به ترمیم بافت های بدن کمک می کند.اقدامات زیر می توانند به افزودن کالری و پروتئین بیشتر به رژیم غذایی کمک کنند:
  • بر مصرف فرآورده های لبنی اصرار بورزید. شیر، خامه، پنیر و تخم مرغ پخته از منابع پر کالری و پر پروتئین هستند.
  • از مقادیر فراوان خمیر بادام استفاده کنید. مقداری از آن را روی نان توست، برش های میوه، بیسکوئیت های ترد یا کرفس مالیده و میل کنید. خمیر بادام (کرۀ بادام کوهی) سرشار از کالری و پروتئین است.
  • از گوشت سرخ شده یا پوشیده از خرده نان استفاده کنید. گوشت گاو، مرغ و ماهی که به این شکل تهیه شده اند حاوی کالری بیشتری هستند. گوشت منبع خوبی از پروتئین هم هست.
  • از پوش های پرکالری استفاده کنید. روی غلات داغ شده کمی خامه، عسل، یا شکر سرخ بریزید. سطح کلوچه های میوه ای، کیک، پودینگ و ژلاتین را هم با بستنی یا خامه زده شده بپوشانید. روی میوه ها هم کمی شکر یا خامه بزنید و سپس میل کنید.
  • از نوشیدنی های پرکالری استفاده کنید. گزینه های برتر عبارتند از: شیر، آب، میوه، لیموناد، نوشیدنی های با طعم میوه ای، عصاره جو (آبجوی سیاه)، نوشیدنی های مخلوط (مثل هویج بستنی یا شیرموز)، نوشابه های غیر الکلی، کاکائو و اگ ناگ (مشروب حاوی تخم مرغ، شیر و شکر). آب، قهوه سیاه و چای نافذ کالری هستند.
  • مقادیر کافی از نوشیدنی های مغذی را در خانه یا محل کار نگهداری کنید. این محصولات، ی=به صورت پودر یا مایع در دسترس بوده و تحت نام هایی مثل اینشور، ستاکال، بوست، و کارنیشن اینستانت بریکفاست[۱] به فروش می رسند. این نوشیدنی ها سرشار از کالری و پروتئین بوده و حاوی مقادیر اضافی، ویتامین و مواد معدنی هستند.
اگر تمایلی به غذا خوردن ندارید، می توانید از نوشیدنی های مغذی به عنوان غذای مختصر (میان وعده) یا جایگزین یک وعده غذایی استفاده کنید. برخی افراد در مصرف نوشیدنی های مغذی مشکل دارند زیرا علاقه ای به طعم یا محتوای آنها ندارند. اگر چنین قضیه ای در مورد شما صدق می کند، بد نیست از دستورالعمل زیر پیروی کنید: یک قوطی نوشیدنی مایع را با یک قطعه میوه یا مقدار بستنی یا هر دو مخلوط کنید. مخلوط حاصل را در یک مخلوط کن به هم زده و روی یخ سرو کنید. اگر مطمئن نیستید بتوانید از یک نوشیدنی مغذی بهره مند شوید، با پزشک یا کارشناس تغذیه راجع به این موضوع صحبت کنید. 

تحریک اشتها

بی اشتهایی، هنگامی که مریض یا در حال بهبودی از یک بیماری هستید، پدیدۀ شایعی است. تهوع، استفراغ، افسردگی و خستگی که اغلب با سرطان همراه هستند، می توانند نوعی احساس بی میلی به غذا خوردن ایجاد کنند. برای ارتقاء کیفیت رژیم غذایی  تحریک اشتها نکات زیر را رعایت کنید:
  • هر موقع گرسنه اید غذا بخورید. اگر اشتها و جوانه های چشایی شما به نظر مختل می آیند، خوردن چند وعده مختصر در روز می تواند مؤثرتر از سه وعده حجیم و سنگین باشد. خوردن فقط چند لقمه غذای درست و حسابی یا چند جرعه نوشیدنی مقوی در تقریباً هریک ساعت می تواند کمک شایانی به شما بکند.
  • از غذاهایی استفاده کنید که ظاهر و بوی خوبی دارند. درمان سرطان می تواند در حس چشایی و بویایی شما اختلال ایجاد کند. اگر از گوشت قرمز حالتان به هم می خورد، سایر منابع پروتئینی را امتحان کنید: مرغ، ماهی یا فرآورده های لبنی. اکثر افراد مبتلا به سرطان متوجه می شوند که سوپ و غذاهای نرم مثل ماکارونی و سایر رشته ها یا پوره سیب زمینی، خوردن و هضم ساده تری دارند. اگر از غذاهای مورد علاقه تان یک مرتبه دلزده می شوید، خود را مجبور به خوردن آنها نکنید.
  • غذاهای مخصوص یک وعده را از قبل آماده و در فریزر قرار دهید. بدین ترتیب دیگر مجبور نخواهید بود وقتی میلی به خوردن آن ندارید، آن را بپزید.
  • غذا را مطبوع تر کنید. ممکن است غذا به نظرتان بی مزه آید، کمی چاشنی غذا را بیشتر کنید یا گوشت و سبزی را قبل از مصرف در یک معجون خوشمزه و مطبوع بخوابانید.
  • همراه غذا زیاد مایعات ننوشید. اگرچه باید روزانه ۶ الی ۸ فنجان مایعات بنوشید، امّا مصرف نوشیدنی ها را در هنگام غذا خوردن محدود کنید، زیرا ممکن است نوعی پری کاذب ایجاد کرده و شما را از خوردن مقادیر کافی غذا باز دارند. مصرف نوشیدنی را به بعد از غذا موکول کنید.
  • فضا را تغییر دهید. غذا خوردن در یک جای متفاوت می تواند اشتهای شما را تحریک کند. دوستانتان را برای غذا دعوت کنید، موزیک بزنید، چند تا شمع روشن کنید یا به یک برنامه تلویزیونی یا یک فیلم ویدئویی نگاه کنید.
اگر پس از چند هفته درمان همچنان بی اشتها هستید، با پزشک خود تماس بگیرید. او ممکن است از شما بخواهد پیش یک کارشناس تغذیه بروید. برخی ز کارشناسان تغذیه در زمینه کمک به بیماران سرطانی تخصص می گیرند و می توانند یک برنامه تغذیه ای سفارشی برایتان طراحی کنند. 

بازگشت به کار

کار، بخش مهمی از زندگی است، که کامیابی، درآمد یا لذت فردی، به همراه دارد. اگر سرطان دارید، کار می تواند خاصیت توان بخشی و تعالی بخشی هم داشته باشد، به ویژه اگر با شما به عنوان یک عضو با ارزش گروه رفتار شود. بسیاری از مبتلایان به سرطان متوجه می شوند که بازگشت به کار و فعالیت به آنها در بازاریابی نوعی حس بهنجاری و کنترل داشتن بر اوضاع زندگی، کمک می کند.اگر شما یک کارمند هستید، ابتلا به سرطان بدان معنا نیست که شغل و حرفه شما نابود شده یا دیگر هیچگاه قادر به انجام کارهای قبلی نیستید. در حقیقت، از هر ۱۰ کارمند سرطانی، ۸ نفر به سر کار قبلی خود باز می گردند. و برآوردها نشان می دهد که کارمندان سرطانی به اندازه سایر کارمندان کارآمد بوده، و احتمال گرفتن مرخصی استعلاجی در آنها بیش از سایرین نیست.در ابتدا، ممکن است نیاز باشد تغییرات اندی در کارهای روزمره ایجاد کنید، مثلاً کاهش ساعات کار. امّا، در نهایت باید بتوانید برنامه ها و کارهای روزمره را از سر بگیرید. پیش از بازگشت به سر کار:
  • در مورد مدت زمان کار با پزشک خود صحبت کنید. بهتر است برای بازگشت به برنامه های کاری گذشته، عجله نکنید و به خودتان سخت نگیرید.
  • وقتی به سر کار باز می گردید، ابتدا با سرپرست خود در مورد تعدیل ساعات کار یا وظایف محوله صحبت کنید.
  • پاسخ سؤالات احتمالی همکاران در مورد سرطان و نحوه عملکرد و واکنش شما به آن را از قبل آماده کنید. از پیش مرور کردن پاسخ هایی که می خواهید به همکاران بدهید، می تواند شما را در صحنۀ عمل با آسودگی خاطر بیشتری مواجه سازد.
 

برقراری ارتباط با خانواده و دوستان

سرطان دارای نوعی خصلت تضعیف روابط است. ان هم درست موقعی که بیش از هر زمان دیگری به برقراری ارتباط با دیگران احتیاج دارید. اعضاء خانواده ممکن است قادر به پذیرش واقعیت نباشند و از این رو نمی توانند با شما راجع به موضوعات مهم صحبت کنند. و دوستان خیرخواه هم - چون نمی توانند چه بگویند  نمی خواهند باعث دلخوری شما شوند - ممکن است از خبر گفت و گو راجع به اوضاع سلامتی شما بگذرند.در اینجا به راه هایی اشاره می شود که با استفاده از آن می توانید کار دوستان و خانواده را در ارایه حمایت های لازم، ساده تر سازید: 

فرصت بدهید

ممکن است شما مایل باشید راجع به مسائل مهمی در ارتباط به بیماریتان، پیش از آنکه برخی از دوستان یا اعضاء خانواده آمادگی شنیدن آن را داشته باشند، صحبت کنید. بهتر است اول به تعبیر و تفسیر علایم غیرکلامی آنها، مثل نحوه برقراری تماس چشمی بپردازید. اگر آمادگی حرف زدن در این باره را ندارند، به آنها فرصت بیشتری بدهید تا با این واقعیت کنار بیایند.به همین ترتیب، اگر یکی از دوستان یا عزیزان شما، مایل است پیش از آمادگی شما در این مورد صحبت کند، به احساسات او احترام بگذارید، امّا به او بگویید که فعلاً مایل به حرف زدن در این باره نیستید.این طور نیست که همۀ خانواده ها با همدیگر صمیمی و بی رو در بایستی باشند. گاهی وقت ها ساده تر آن است که احساسات درونی خود را با فردی خارج از دایرۀ خانواده و دوستان در میان بگذارید، مثلاً با یک مشاور یا کسی که سابقه ابتلا به سرطان را دارد. 

به فرزندانتان بگویید که سرطان دارید

اگر دچار سرطان شده اید و دارای فرزند هستید فکر در میان گذاشتن این موضوع با فرزندتان ذهن شما را به خود مشغول می سازد. بهتر است پیش از مطرح کردن این موضوع با آنها، ابتدا خودتان با آن کنار بیایید. امّا، بالاخره زمانی باید این حقیقت را به آنها بگویید. ضمناً به خاطر داشته باشید که کودکان، به ویژه بچه های کم سن و سال، معنا و مفهوم سرطان را مانند بزرگسالان متوجه نمی شوند، از همین رو غالباً دچار شوک، اضطراب یا وحشتی که والدین انتظار ان را دارند، نمی شوند. در اینجا به چند نکته در مورد نحوه توضیح دادن راجع به سرطان اشاره می شود:
  • راجع به بیماری خود، آنچه به سرتان خواهد آمد و آنچه بچه ها می توانند در هر مرحله از بیماری شما و درمان آن انتظار داشته باشند با آنها روراست باشید.
  • کودکتان را به سوال کردن ترغیب کنید، به احساسات آنها احترام بگذارید و تشویقشان کنید، در کارهای منزل یا مراقبت از شما کمک کنند.
  • به بچه های خود اطمینان دهید که سرطان شما به خاطر رفتار یا افکار آنها ایجاد نشده، واگیردار نیست و تحت هر شرایطی باز هم آنها را دوست داشته و از آنها مراقبت خواهید کرد.
  • به فزندانتان کمک کنید تا آنجایی که امکان دارد طبق یک برنامه عادی عمل کنند- و به آنها دلگرمی بدهید که کارشان بلامانع است.
  • معلمان، مشاوران و کودک یاران فرزندان خود را از وضعیت خود در جریان قرار دهید.
  • در صورت نیاز، از پزشکان، پرستاران مددکاران اجتماعی، مشاوران، گروه های حمایتی، روان پزشکان و روان شناسان تقاضای کمک کنید.
  • به انضباط و تربیت فرزندان خود مانند گذشته اهتمام بورزید.
  • پاسخ هایی بدهید که صادقانه و در عین حال امیدوار کننده باشند. کودکان قادرند وقتی اتفاق ناگواری می افتد آن را حس کنند و ممکن است حتی بدتر از آن را تصور کنند.
  • مسئولیت های زیاد سنگین را بر دوش کودکان نیندازید. انتظار معقولی است که باید کمک کنند، امّا، نباید با آنها مثل افراد بزرگسال برخورد کرد.
  • در صورت امکان، از فرستادن کودک خود، نزدیکی از دوستان یا اعضاء فامیل خودداری کنید. چنین کاری احساس غربت و تنهایی را در کودکتان افزایش می دهد.
 

دستان خود را به سوی خانواده و دوستان دراز کنید

دستانتان را برای کمک به آنهایی که دوستشان دارید دراز کنید. ممکن است فکر کنید، در حقیقت این آنها هستند که باید به شما کمک کنند. و البته برخی از بستگان نزدیک و دوستان صمیمی هم این کار را خواهند کرد. آنها به سوی شما خواهند آمد. امّا زمانی ر ا به خاطر بیاورید که یکی از آشنایان شما مریض بود و برایتان بسیار دشوار بود که چگونه با او ارتباط برقرار کرده یا به او کمک کنید.به راه هایی بیندیشید تا خانواده و دوستان در رودربایستی گیر نکنند و با شما راحت باشند. از دوست پر مشغله خود بپرسید در حال انجام چه پروژه ای است. از یک دوست که زیاد آدم پر چانه ای نیست دعوت کنید تا در کاری مثل تمیز کردن انباری به شما کمک کند. از دوستانی که مشکلات فراوانی دارند، بپرسید، اوضاع و احوال چگونه پیش می رود. 

از کمک دیگران استقبال کنید

از اینکه تقاضای کمک کنید شرم و واهمه ای نداشته باشید. بسیاری از اوقات خانواده و دوستان تنها منتظر اشاره ای از جانب شما برای ارائه هر نوع کمکی هستند. هر وقت می گویند "بگذار ببینم چه کمکی می توانم بکنم"، شما از فرصت استفاده کرده و تقاضای خود را مطرح کنید. بسیاری از بستگان و دوستان خیلی خوشحال می شوند تا به شیوه ای ملموس به شما نشان دهند، سلامتی شما برایشان مهم است. 

پیوستن به یک گروه حمایتی

این طور نیست که هر بیمار سرطانی نیازمند پیوستن به یک گروه حمایتی می باشد. داشتن خانواده و دوستان می تواند همه حمایتی باد که شما احتیاج دارید. امّا، برخی از افراد احساس می کنند خارج از حوزۀ خانواده و دوستان، داشتن کسانی که بتوان گاهی به آنها مراجعه کرد خالی از فایده نباشد.به طور کلی، گروه های حمایتی، به دو گروه عمده تقسیم می شوند: آنهایی که زیر نظر کارشناسان مراقبت های بهداشتی مانند روان شناس یا پرستار اداره می شوند و آنهایی که توسط اعضا گروه اداره می شوند. برخی از آنها آموزشی تر و سازمان یافته ترند و ممکن است شامل بحث هایی در مورد درمان های جدید هم باشند. برخی هم بر حمایت های روحی روانی و استفاده از تجربیات یکدیگر تأکید دارند.به علاوه، امروز اینترنت هم امکاناتی مثل گروه های حمایتی مجازی در اختیار علاقه مندان قرار می دهد که در ان شما قادر خواهید بود با سایر اعضاء گروه به وسیله کامپیوتر شخصیتان گفتگو کنید. امّا، در مورد موثق بودن اطلاعاتی که ممکن است در مورد مداوا یا درمان از اینترنت به دست آورید کاملاً دقیق  هوشیار باشید. برای اطمینان از صحت و سقم و مهمتر از همه، بی ضرر بودن آن با پزشکان مشورت کنید.اگر مایلید به یک گروه حمایتی ملحق شوید، این موضوع را با پزشک، بیمارستان یا مرکز خدمات بهداشتی منطقه ای در میان بگذارید. یک سری گروه های حمایتی داوطلبانه هم وجود دارند که می توانند به شما در این مرحلۀ گذار، کمک کنند. 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *