پس از ۹ ماه انتظار، سرانجام آن روز فرا میرسد، و دختر یا پسر شما اولین نفسش را میکشد. و بدین ترتیب فصل جدیدی در زندگی شما و زندگی فرزندتان آغاز میگردد.چند ماه اول تولد، حتی برای پدر و مادرهای با تجربه بسیار مهیج و چالشبرانگیز است، زیرا هر بچهای با بچه قبلی فرق میکند. بعضی از بچهها از همان ابتدا به خوبی سینه مادر را میپذیرند و برخی هم ظاهراً تغذیه با شیشه را ترجیح میدهند. بعضی از بچهها فقط مواقعی که گرسنهاند، خود را خیس کردهاند یا خستهاند گریه میکنند و بعضی هم ساعتها بدون دلیل واضحی گریه میکنند. گروهی از بچهها شبها میخوابند و گروه دیگر ترجیح میدهند هر از گاهی چرت بزنند.به مرور که شما و کودکتان عادت میکنید در خانه با هم باشید، زندگی معمولاً آسانتر میشود. در طول ماه اول، بچه شما آرام آرام یک جدول زمانی نسبتاً قابل پیشبینی از غذا خوردن، خوابیدن و خیس کردن پوشک، پیدا میکند. البته این بدان معنا نیست که این جدول زمانی، تغییر نخواهد کرد. درواقع در سال اول زندگی این جدول چندین بار عوض جدیدی از پیشبینی نیازهای کودکتان دست مییابید که مثلاً در طول یک روز فرضی چه انتظاری باید از فرزند خود داشته باشید.نخستین سال زندگی، زمان تغییرات سریع و پیدرپی است. بچه شما از شیر مادر یا شیر خشک به سمت غذایی سفره و حتی نوشیدن از یک فنجان تکامل مییابد. اطفالی که هرروز ساعاتی از روز را میخوابند در حالی پا به ۱۱ ماهگی میگذارند که به جز یک چرت بعدازظهر در بقیه ساعات پرکار و پرتحرک هستند. بچه شما در ابتدا این توانایی را پیدا میکند که بدون کمکی دیگران بنشیند و سپس شروع به چهار دست و پا رفتن و بعد هم راه رفتن میکند. این مرحله از رشد بچه عموماً در سن ۹ تا ۱۶ ماهگی اتفاق میافتد. شما شاهد خواهید بود که فرزندتان در سیر تکامل خود از مراحلی مثل گریه کردن تا زمزمه کردن و جیغ شادی سر دادن هنگام ورود شما به اتاق و بعد از آن گفتن عباراتی مثل ماما و دادا و دست تکان دادن به نشانه خداحافظی (بای بای)، میگذرد.به خاطر داشته باشید که همه بچهها همگام با همه رشد نمیکنند. به عبارتی اگر بچه شما در یک چهارچوب زمانی معمول به تکامل لازم دست پیدا نکرده، این ضرورتاً بدان معنی نیست که یک جای کار ایراد دارد. اما با این حال اگر نگرانیها یا پرسشهایی در زمینه رشد و تکامل فرزندتان دارید، با پزشکش در میان بگذارید.
شکل ۱-۱۲ آشنایی با یک نوزاد چند دقیقه ای ، صحنۀ بسیار مسرت بخشی است.پشت سر گذاشتن ماه اول
اولین ماه حیات یک دوره سازگاری و چالش هم برای بچه و هم برای والدین بچه به شمار میآید. این دوره ممکن است برای پدر و مادر طاقتفرسا هم باشد، و حتی گاهی یک روز شما را به طور کامل بگیرد. در اینجا برای به خیر و خوشی سپری کردن این یک ماه به نکاتی اشاره میشود:
- وقتی بچه میخوابد (چرت میزند)، شما هم بخوابید.
- زیاد وقت، صرف غذا درست کردن نکنید.
- احتیاجی نیست خانه را مثل دسته گل نگه دارید.
- فکر نکنید باید از همه مهمانها پذیرایی کنید.
- از کمک افراد در امور منزل استقبال کنید.
- در صورت نیاز به کمک، از خانواده و دوستان تقاضای همکاری کنید.
یک بچه سالم
در طول سال اول زندگی، طبیعی است که نگران رشد طبیعی فرزندتان باشد. هر چند ناهنجاریهای جدی و خطرناک زیاد شایع نیستند. بسیاری از پدر و مادرها، به خصوص آنها که تجربه اولشان است، پرسشهایی در مورد وزن، قد و قامت، رنگ پوست، بینایی، شنوایی، تغذیه، اجابت مزاج، گریه کردن و خوابیدن بچه دارند.
رشد
وزن متوسط یک نوزاد بین ۵/۵ تا ۱۰ پوند (kg5/4-5/2) و قد متوسط آن بین ۱۸ تا ۲۲ اینچ (cm55-45) است. در طی چند روز اول پس از تولد، یک نوزاد به طور معمول ۶ الی ۱۰ درصد وزن خود را به دلیل دفع طبیعی مایعات از دست میدهد.تا یک ماهگی به احتمال قوی بچه شما ۱ تا ۳ پوند (kg5/1-5/0) وزن اضافه کرده، و قدش ۱ الی ۲ اینچ (cm5-5/2) بلندتر شده است. وزن بچه شما، به احتمال قوی تا سن ۴الی ۵ ماهگی، دو برابر و حول حوش سال اول زندگی به سه برابر وزن موقع تولد میرسد. قد کودکتان هم در طول سال اول حیات حدود ۱۲- ۱۰ اینچ (۲۵الی ۳۰ سانتیمتر) بلندتر میشود. اندازه دور سر کودکتان، تقریباً ۴ یا ۵ اینچ (cm 5/12-۱۰) بزرگتر خواهد شد.
قامت بدن و قابلیتهای حرکتی
قامت نوزاد شما شبیه وضعیت بدنی جنین است. هنگام تولد اگر بچه را روی یک سطح صاف بگذارید میتواند سرش را به این طرف و آن طرف حرکت دهد. و بدون کمک شما در حالت ایستاده سر بچه به جلو یا عقب میافتد. برای پیشگیری از این وضعیت سر بچه را بگیرید. وقتی نوزاد را روی شانه خود قرار دهید میتواند سرش را بلند کند، در ضمن قادر است روی شکمش مثل قورباغه قرار بگیرد یا بر روی یک توپ قل بخورد. انگشتان کودک شما به صورت مشت در میآیند. در ماه نخست زندگی سر بچه هنوز نیاز به حمایت دارد با این وجود او سر خود را تا مدتی ثابت نگاه میدارد. بچه شما میتواند کمی از حالت خوابیده به پهلو بغلتد. اگر انگشتان بچه را با یک جغجغه باز کنید، ابتدا آن را محکم میگیرد ولی معمولاً خیلی زود رهایش میکند.
سنجش آپگار
سنجش آپگار برای ارزیابی سلامت عمومی نوزاد در دقیقه اول و مجدد در دقیقه پنجم حیات مورد استفاده قرار میگیرد. در این سنجش پنج چیز را مورد ارزیابی قرار میدهند. ضربان قلبی، تقلا یا کوشش تنفسی، قوت عضلات، پاسخ به تحریک، و رنگ پوست. به هر قسمت از ۰ تا ۲ نمره داده میشود و بعد با هم جمع میکنند، بالاترین نمره ممکن، ۱۰ است. نمره ۸ تا ۱۰ نشان میدهد که بچه در شرایط عالی به سر میبرد. یعنی ضربان قلب نوزاد بیش از ۱۰۰ تا در دقیقه است، به خوبی نفس میکشد و گریه میکند، فعال است، وقتی لوله ساکشن را در داخل بینی اش میبرند، سرفه یا عطسه میکند و رنگ پوستش هم خوب است. در اکثر نوزادان نمره آپگار بین ۷ تا ۹ است و نیاز به اقدام خاصی ندارند به جز تخلیه مخاط از راههای هوایی برای بهبود وضعیت تنفسی. نوزادانی که نمره آپگار یک دقیقه پس از تولد آنها ۴ یا کمتر است احتیاج فوری برای تنفس دارند. در اینها ضربان قلب کند و غیرقابل شنیدن است، احتیاج فوری برای تنفس دارند. در اینها ضربان قلب کند و غیرقابل شنیدن است، بچه رنگ پریده یا حتی کبود است و به تحریک کف پا یا اصلاً جواب نمیدهند یا این پاسخ خیلی ضعیف است.حدود ۴ ماهگی، به کمک شما مینشیند و سر را صاف نگه میدارد. وقتی روی شکم خوابانده میشود، مرتب تکان میخورد و از این پهلو به آن پهلو میغلتد. برخی از بچهها حتی در این سن میتوانند از شکل یا پهلو به پشت بغلتند یا شیئی را از یک دست به دست دیگر بدهند.در حدود ۸ ماهگی، بچه شما ممکن است چهار دست و پا حرکت کند، برخی از بچهها حتی قادرند در این سن، چنانچه به چیزی تکیه داده شوند بایستند. بسیاری از بچه در اولین سالگرد تولدشان راه میروند، هر چند هنوز برای این طرف و آن طرف رفتن، روش چهار دست و پایی را ترجیح میدهند. کودک شما ممکن است بتواند از پلهها بالا و پایین برود یا از تخت خود بالا آمده و خارج شود. بچه ممکن است با انگشت خود اشاره کند، یا درب ظروف را بردارد.
رنگ پوست
رنگ پوست ممکن است از : تیره (کبود) باشد. این رنگها برای یک جنین طبیعی است. اما در طول چند دقیقه اول پس از تولد افزایش طبیعی اکسیژن در سیستم قلبی عروقی باعث میشود رنگ نوزادان با هر نژادی که دارند، به شکل فزایندهای صورتی شود، این تغییر رنگها به ویژه در زبان، لبها و کف دست و با مشهود است.برخی از بچهها هنگام تولد یا کمی بعد از آن دچار یرقان میشوند، یعنی زرد شدن پوست و سفیدی چشمها. بیش از تیمی از نوزادان سر وقت به دنیا آمده و ۸۰ درصد نوزادان نارس که غیر از این مشکلی ندارند. در طول چند روز اول زندگی دچار زردی میشوند، که به آن زردی فیزیولوژیک میگویند.زرد یک بیماری نیست، ولی نتیجه ناتوانی کبد نارس یک نوزاد در متابولیزه کردن کامل بیلی روبین است. بیلی روبین، مولکولی است که هنگام بازیافت گلبولهای قرمز در بدن تشکیل میشود. بیلی روبین پوست نوزاد را زردرنگ میکند.تداوم زردی در هفته اول یا دوم به ویژه در نوزادانی که از شیر مادر تغذیه میکنند امر شایعی است. اما چنانچه زردی بعد از هفته دوم زندگی ایجاد یا ادامه پیدا کند ممکن است علت آن اختلالات دیگری در کبد، عفونت شدید، نقص آنزیمی یا ناهنجاری گلبولهای قرمز باشد. زردی مادرزادی یا ایجاد شده در ۲۴ ساعت اول حیات هم ممکن است ناشی از مسائل متعددی باشد، از جمله: خونریزی، عفونتی درخون (سیسیس) یا ناسازگاری خونی میان مادر و نوزاد. اگر پزشک نوزاد شما نگران این احتمالات باشد، آزمایشهای ویژهای را درخواست خواهد کرد.
چه موقعی کودک من راه میافتد؟
هیچ کس نمیتواند دقیقاً به این پرسش پاسخ دهد. ممکن است کودکی خیلی زود در ۹ ماهگی راه بیفتد و دیگری ترجیح دهد تا ۱۴ سالگی یا حتی دیرتر چهار دست و پا حرکت کند.طفل نوپای شما صحنههای جذاب و بامزهای را خلق خواهد کرد. با پاهای تپل که حالا به دلیل بافت چربی روی زمین پهنشدهاند و در حالی که انگشت شست پایش را کمی بازتر از بقیه قرار میدهد ، این طرف و آن طرف تاتی تاتی میکند. بسیاری از بچهها ممکن است دارای پایی پرانتزی یا شمشیری(یعنی زانوهایی که خیلی به هم نزدیک شده) باشند. واقعیت امر آن است که همه این ویژگیها طبیعی بوده و خود به خود برطرف میشوند.انتظار نداشته باشید که کودک نوپای شما با ناز و وقار راه برود. بچه یک ساله شما یک دقیقه دور اتاق راه میرود و دقیقه بعد بر تودهای روی زمین مینشیند. زمین بردن زیاد اتفاق میافتد. و معمولاً در بچه مصمم به راه رفتن ذرهای یاس ایجاد نمیکند. زمین خوردن بخشی از آموزش راه رفتن است.این اتفاقات، اما برای والدین علامت هشدار به حساب میآیند، یعنی کودکی که تا چند هفته پیش تحرک چندانی نداشت، اکنون به این کشف بزرگ دست یافته که میتواند هر جا که میخواهد برود، وقتی کاشف کوچولوی شما ۱۸ ماهه شد ممکن است اگر دستش را بگیرید، بتواند از پلهها بالا برود. در حدود ۲ سالگی توقف ساختن اکثر بچهها از بالا رفتن از یک راه پله عمودی کار سادهای نیست. برای پیشگیری از یک سقوط خطرناک، بالا و پایین همه راه پلههای منزل یک درب ایمنی کار بگذارید.بیشتر نوزادان مبتلا به زردی فیزیولوژیک را فقط باید زیر نظر گرفت. عموماً این حالت در عرض ۱ الی ۲ هفته برطرف میشود. شدت زردی اغلب با نژاد در ارتباط است. به عبارتی زردی در نوزادان آسیایی و امریکایی اغلب اوقات شدیدتر است، و ممکن است در بچههایی که خوب غذا نمیخورند یا دفعات اجابت مزاجشان کمتر است، بدتر هم باشد.چنانچه میزان بیلی روبین در نوزاد شما بسیار بالا باشد، ممکن است او را زیر نور شدیدی قرار دهند، که به این عمل نوردرمانی یا فتوتراپی میگویند. بیلی روبین نور را جذب کرده و به فرمی تبدیل میشود که میتواند از طریق صفرا و ادرار دفع شود. این درمان آنقدر ادامه پیدا میکند تا میزان بیلی رویین کاهش یابد. عوارض، احتمالی فنوتراپی عبارتند از: شل شدن مدفوع، جوشهای پوستی و دفع مایعات بدن.
بینایی
هنگام تولد اندازه چشمهای نوزاد شما حدود سه چهارم سایزی است که هنگام بزرگسالی دارد. به احتمالقوی بچه شما بیشتر اوقات چشمهایش را بسته نگاه خواهد داشت. اما این بدان معنی نیست که او نمیتواند ببیند. از هنگام تولد، بچه شما قادر است دید خود را بر اشیایی در فاصله ۸ تا ۱۰ اینچی (۲۰ الی ۲۵ سانتیمتر) صورت متمرکز کند. اطفال بیشتر جذب طرح و الگوی اشیاء میشوند تا رنگ آنها و از چهرهها و صورتها بیشتر خوششان میآید. اطفال به خصوص از برقراری تماسی چشمی و تمرکز بر روی چهره مامان و بابا لذت میبرند.بسیاری از اطفال ممکن است در طول ماههای نخست پس از تولد در هماهنگ ساختن حرکات چشم مشکلی داشته باشند، و گاهی به نظر میرسد کودک شما لوچ است. امّا در اکثر موارد این مشکل در همان چند ماه اول برطرف میشود.اکثر نوزادان قادر نیستند اشیاء نزدیک را به طور واضح ببینند. برخی از بچهها، به خصوص آنها که نارس هم هستند، به طور مادرزادی نزدیک بینند و نمیتوانند اشیاء دور را خوب ببینند. به مرور که بچه سالم رشد میکند، در چشمهایش تغییراتی ایجاد میشود که امکان دیدن اشیاء دور و نزدیک را به شکل واضحتر به او میدهد. در اکثر اطفال، توانایی دیدن واضح اشیاء خیلی زود افزایش مییابد. زمانی که اکثر بچهها سه ساله یا حتی کوچکتر هستند، بینایی آنها ۳۰/۲۰ یا ۲۰/۲۰ میشود.گاهی اوقات یک مشکل بینایی جدی در دوران شیرخوارگی بروز میکند و مثل سایر بیماریها، هر چه زودتر این مشکل تشخیص داده شود، شانس موفقیتآمیز بودن درمان هم بیشتر خواهد بود. اگر هر گونه نگرانی از بابت بینایی چشم کودکتان دارید با پزشک او مشورت کنید. (به فصل ۱۲ مراجعه کنید).
شنوایی
نوزادان معمولاً شنوایی خوبی دارند. یک نوزاد سالم در پاسخ به صدای بلند پلک، میزند و از جا میپرد و قادر است شدتهای مختلف صدا را افتراق دهد. صداهای ملایم حالتی شبیه لبخند در او ایجاد میکنند و صداهای بلند و خشن ممکن است او را به گریه بیاندازند. نوزاد ممکن است برخی صداها را هم ترجیح دهد، مثلاً صدای پرفرکانس و زیر مادر را به صداهای بم ترجیح میدهد.شنوایی در تکامل زبان و تکلم ضروری است. حتی ناشنوایی جزئی هم میتواند تأثیر شگرفی بر توانایی طفل در فهمیدن و برقراری ارتباط بگذارد. نقص شنوایی ممکن است تا ۱۸ الی ۲۴ ماهگی، یعنی زمانی که بچه مشکل تکلم پیدا میکند تشخیص داده نشود. همه نوزادان باید از نظر شنوایی مورد آزمایشی قرار گیرند (به فصل ۱۲ مراجعه کنید).
تکلم
عمدهترین شیوه برقراری ارتباط در نوزادان گریه است. در حدود ۱ الی ۳ ماهگی اندوخته کلامی کودک شما با صداهای حلقی محدود، زمزمه، فریاد و جیغ شادی، خندههای آرام، صداهای زوزه مانند و صداهای شبیه حروف صدادار مثل اُ، اَ، و ایی افزایش پیدا میکند. درک زبان، به پاسخ و عکسالعمل به صداهای آشنا محدود میشود.بین ۴ تا ۶ ماهگی را دوره غان و غون کردن بچه مینامند که با صداهایی مثل آه کشیدن، خرخر کردن، غرغره کردن، خندیدن و گریه کردن البته به شکلی متفاوت از گریه ناشی از درد و گرسنگی کامل میشود. کودک، شما صداهایی را به نشانه رضایت یا عدم رضایت از خودش درمیآورد.بین ۷ تا ۹ ماهگی، بچه شما هجیها را تکرار میکند. و به شکلی یکنواخت و خستهکننده غان و غون میکند و ممکن است تا ۱۲ صدای مجزا از خود بسازد به ویژه صداهای پ، د، ب و م. همچنین ممکن است از حروف صدادار مختلفی استفاده کند. کودک شما ممکن است با صداها بازی کند و کلمه ماما را مرتب تکرار کند. هرچه به پایان این دوره نزدیک میشویم، شما ممکن است متوجه شوید کودکتان حرفها و آواهای دیگران را تقلید میکند. بچه به دنبال منشاء صدا میگردد، بهدقت به صداهای کلامی و غیرکلامی دیگران گوشی میکند و واژههای دادا، ماما و بای بای را باز میشناسد. به علاوه اسم خودش را میشناسد و میتواند بین صداهای مهربانانه و عصبانی افتراق قایل شود.بین ۱۰ تا ۱۲ ماهگی، غان و غون کردن تا حدودی آهنگ کلام واقعی به خود میگیرد. کودک شما از تکرار صداهای اطرافیان لذت میبرد. هنگام بازی صداهای بسیار زیادی از خودش درمیآورد. تقریباً از تماس حروف بی صدا و صدادار استفاده میکند. در برخی از بچهها اولین واژه در همین دوره به زبان آورده میشود. در این زمان، درک بچه از واژهها هم افزایش پیدا میکند؛ میتواند به اسامی و درخواستهای ساده پاسخ دهد و اسم اشیاء معمولی و اعضا خانواده را بازشناسد.
تغذیه
بیمیلی بچه به شیرخوردن به ویژه در یکی دو روز پس از تولد پدیده ناشایعی نیست. تا پایان هفته اول، اکثر نوزادان هر ۲ الی ۵ساعت یکبار شیر میخورند. فواصل زمانی گرسنه شدن بچه، چه آنهایی که شیر مادر میخورند و چه آنهایی که از شیر خشک استفاده میکنند، روال مشخص و منظمی ندارد. برنامه غذایی طفل، حتی تا پایان ماه اول هم با اختلالات و بینظمیهایی روبرو است. بچهها ممکن است هر ۲ تا ۳ ساعت در طول روز و یک یا چند بار هم در طول شب غذا بخورند. به تدریج، طی ماه اول حیات تعداد دفعات غذا خوردن در طول ۲۴ ساعت از ۸ یا ۱۲ نوبت به ۶ یا ۸ نوبت کاش مییابد. مدت تغذیه هم نامنظم است. یعنی یک روز ممکن است بخواهد به مدت ۴۰ دقیقه هر سینه را به دهان بگیرد، و روز بعد به ۱۰ دقیقه بسنده کند. تا پایان هفته دوم زندگی، نوزاد شما روزی ۱۸ اونس (حدود نیم لیتر) شیر در مصرف میکند، و این میزان تا پایان ماه اول به حدود ۲۵ اونس (دو سوم لیتر) در روز میرسد.دفعات تغذیه بچه بستگی به نیاز او و روش تغذیه شما دارد. یک بچه ۱ تا ۳ ماهه به احتمال قوی بین ۵ تا ۶ نوبت در روز غذا میخورد و نهایتاً به هر ۳ ساعت میرسد، به جز یک فاصله طولانیتر در شب به دلیل خوابیدن. به مرور که بچه بزرگتر میشود، نوبتهای تغذیه کاهش مییابد. به طور معمول، یک بچه ۵ ماهه فقط ۴ تا ۵ بار در روز غذا میخورد و در ۹ ماهگی ممکن است تنها سه بار از سینه مادر شیر بخورد. نیازهای رشد در هر بچهای با بچه دیگر متفاوت است، لذا برای تعیین دفعات و حجم شیری که به کودک میدهید، به سروصداها و تقاضاهای خود او توجه کنید.