امروز جمعه, ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳

استقلال مالی

در اوایل نوجوانی، نوجوانان اغلب شروع به تجربه کردن رفتارها و پوشیدن لباس های جدید در منزل می کنند. در ابتدا ممکن است پیش از اقدام به انجام هر کاری در دنیای خارج در صدد کسب موافقت اعضای خانواده باشد. با گذشت زمان، نوباوه شما برای تأکید بر استقلال خود دست به حرکاتی آزمایشی می زند. خیلی زود فرزند شما برای شرکت در فعالیت های خانواده، علاقه کمتری از خود نشان می دهد و تمایل چندانی به پذیرش نصایح یا انتقادات اعضاء خانواده ندارد. او ممکن است متوجه شود در ارتباط نزدیک با یک دوست صمیمی هم جنس، از لحاظ اجتماعی، راحت تر است.از هنگامی که نوجوان، خود را از منگنه نفوذ خانواده می رهانند، توجه او بیشتر به سمت هم سن و سالانش معطوف خواهد شد. تا مدت ها، ممکن است هم سن و سالان فرزند شما، تفکر و رفتار او را تحت الشعاع قرار دهند. در ابتدا، این گروه هم سن و سال احتمالاً فقط به افراد هم جنس محدود می شوند، بعد این گروه به مجموعه ای از دختر و پسر تبدیل می شود. گروه هم سن و سال برای یک نوجوان موقعیت و امنیت اجتماعی فراهم می کند. در مقابل، از ملزومات یک باند یا جرگه نوجوانی، یکرنگی رفتار، نگرش و پوششی است.منازعه بر سر استقلال فردی، غالباً در اواسط دورۀ نوجوانی به اوج خود می رسد. نوباوه شما ممکن است، کنترل و انضباط شما را به بوته آزمایش بسپارد. او ممکن است به این نتیجه برسد که معیارها و ضوابط شما ناعادلانه هستند. از همین رو، نوجوان، سیستم ارزشی جدیدی برای خودش تدوین می کند، یا ممکن است خود را با ارزش های سایر هم سن و سالان وفق دهد و دیگر قدرت ها و قوانین را به چالش بکشد.نوجوانان اغلب از شوخی های زننده و مسخره بازی لذت می برند. نوجوان ممکن است تحت فشار شدید هم سن و سالان خود دست به کارهای مخاطره آمیزی بزند و خود و دیگران را به خطر اندازد- برای مثال، امتحان کردن دارو، ارتباط جنسی یا خرابکاری. برخی از نوجوانان چنین کارهایی را حتی به رفتار منفی هم تعمیم می دهند. عصیان گری و نافرمانی در صورت افراط می تواند باعث مشکلات درازمدتی در منزل، مدرسه یا حتی در قبال قانون گردد.در اواخر نوجوانی یا ابتدای جوانی، نوجوانان اغلب از زاویۀ جدید به خانواده می نگرند. همانطور که نوجوان با هویت خود بیشتر کنار می آید، به تدریج خود را از قید و بند ارزش های گروه هم سن و سال رها می سازد.دستیابی به استقلال بدان معنا نیست که فرزند شما ارتباط خودش را با دیگران قطع خواهد کرد. بلکه نوجوان از تحصیلات، خانواده و جامعه ای که در آن زندگی می کند به بنیان جدیدی دست یافته که به او امکان می دهد به تدریج خودش را از لحاظ عاطفی، اجتماعی و حتی مالی، تحت حمایت قرار دهد. بخشی از این عملکرد بالغانه در واقع آگاهی از زمان و نحوۀ استفاده از حیات دیگران است. نوباوۀ شما ممکن است حتی به درجه ای از درک ارزش های مورد قبول شما برسد که با خود شما مشورت کند.کنار آمدن با تغییرات روان شناختی نوجوان، برای پدر و مادر اغلب کار دشواری است. امّا معمولاً می شود به یک تعادل ظریف و انعطاف ناپذیری بین حمایت و درک نوجوان از یک سو و ایجاد ضوابط و محدود ساختن رفتار پرخطر و زیان آور او از سوی دیگر، دست یافت.وقتی با آنچه نوجوانان انجام می دهد، موافق نیستید، بدون اینکه مجازات خشنی برای او در نظر بگیرید، روی مخالفت خود پافشاری کنید. به تلاش های بی غل و غش فرزندتان برای دستیابی به استقلال احترام بگذارید. به تدریج از کنترلی که طی دوران کودکی بر نوجوان خود اعمال می کردید دست بردارید و اعتماد داشته۹ باشید که نوباوه شما به کمک همان خویشتن داری یا کفّ نفسی که شما طی سال های گذشته به او القاء کرده اید، به سلامت از این دوره گذر خواهد کرد.فهم این موضوع بسیار حائز اهمیت است که والدین سعی دارند از نقش مراقب و حامی فاصله گرفته و بپذیرند که باید کنترل کمتری بر فرزند خود داشته باشند. چالشی که والدین با آن روبرو هستند، آن است که آنها باید مؤدبانه و طرز خویشاوند دست از مداخله در امور فردی فرزندشان بردارند نه اینکه این مسئولیت را به یکباره از خود سلب کنند. 

پرسش و پاسخ

چگونه می توانم به فرزند نوجوان که با ظاهر و تصویر بدنی خود مشکل دارد، دلگرمی بدهم؟

جایگزین های دیگری از شمایل های زیبایی در فرهنگ خود، در اختیار فرزندتان قرار دهید. اشاره کنید به شمار افرادی که بدون داشتن بدنی "کامل" و بی عیب و نقص در زندگی بسیار موفق بوده اند. به آمار و ارقام متوسل شوید: ۶ میلیارد انسان در دنیا زندگی می کنند، امّا تنها کمتر از ۱۰۰ نفر سوپر مدل (ملکۀ زیبایی) هستند.به فرزندان خود ابراز محبت کنید و به آنها بگویید که عشق، ارتباطی با قد و وزن ندارد. 

استدلال اخلاقی

در کنار تکامل روانی – اجتماعی نوجوانان نوعی دگرگونی هم در ضوابط و معیارها به وجود می آید. با گذر نوجوانان از دوران کودکی به دوران بزرگسالی، ضوابط و استانداردهای اخلاقی آنها نیز کم و بیش طی مراحل مختلفی متحوّل می شوند:
  • تحت تأثیر خود

  • در اوایل نوجوانی، کودکان و نوباوگان، موقعیت های مختلف را غالباً به شکلی خودمحور یا فرصت طلبانه ارزیابی می کنند. قضاوت در مورد اینکه عملی، اخلاقی است یا خیر، تنها بستگی به این دارد که آیا آن عمل به نفع آنها یا به ضرر آنهاست. نگرانی عمده در این مرحله، پرهیز از مجازات و کسب پاداش برای خودشان است.
  • تحت تأثیر قوانین

  • در اواسط نوجوانی، نوجوانان انگیزه بیشتری به همرنگی و تمکین در برابر معیارهای قانونی دارند. آنها شروع به درک این موضوع می کنند که قانون برای همه افراد، از جمله خود آنهاست. بر طبق همین اصل، نوجوانان، اعمال افراد را براساس قانونی یا غیرقانونی بودن آن قضاوت می کنند، و دیگر تنها به احتمال مجازات نمی اندیشند. با این حال، نوجوانان همیشه از قوانین اطاعت نمی کنند. بسیاری از نوجوانان، از یک مرحله تمرّد و نافرمانی گذر می کنند، که طی آن حد و مرز اختیار را می آزمایند و حتی گاهی قوانین را زیر پا می گذارند. برخی هم شاید برای اینکه به تجربۀ ملموسی از واقعیت قانون دست پیدا کنند، تمایل به نظم و انضباط دارند و سرانجام اکثر نوجوانان فراتر از این مرحله آزمون و خطا پیش می روند.
  • تحت تأثیر دیگران

  • در سال های پایانی نوجوانی یا اوایل جوانی، نوجوانان به مرور بیشتر دلواپس این مسئله می شوند که اعمال آنها چگونه بر دیگران تأثیر می گذارد. نگرانی های اخلاقی آنها اکنون فراتر از نص قانون، و تا قواعد مربوط به رفتار انسانی گسترش می یابد. در این مرحله، نوجوانان از ضوابط مبتنی بر اصول اخلاقی عریض و طویل که حتی در مواردی ممکن است محدود کننده تر از قانون هم باشند، پیروی می کنند. آنها تدریجاً به کشمکش های اخلاقی زندگی روزمره از یک زاویه انتزاعی می نگرند. آنها می توانند نمونه های روزمرۀ عدالت، برابری، شرافت، مسئولیت پذیری، همکاری و بده بستان – و نقطۀ مقابل آنها- را باز شناسند.
در نهایت، معیارها و ضوابط یک نوجوان ان چنان دگرگون می شوند که او کاملاً مسئولیت جنبه های اخلاقی اعمال خود را بر عهده می گیرد. نوجوانان به شکل ایده آل، تعاریفی دقیق و جداگانه از آنچه جامعه درست یا غلط می پندارد، پیدا می کنند. آنها نسبتاً مستقل و بی نیاز از تأیید یا عدم موافقت دیگران، به این ضوابط نهادینه شده اخلاق فردی پای بند می مانند. حتی اگر اصول اخلاقی خود را زیر پا بگذارند، احساس گناه کرده و خود را مستحقّ مجازات می شمارند.تکامل و دگرگونی ضوابط و معیارهای اخلاقی با تعاملات اجتماعی و تکامل عقلی در هم پیچیده اند. نوجوانانی که در فعالیت های اجتماعی مشارکت می کنند، فرصت و امکان بیشتری برای مشاهده و بررسی این تعاملات دارند. این تجربه به آنها در انجام قضاوت های اخلاقی پخته تر کمک می کند، امّا، نه بلوغ اجتماعی و نه بلوغ عقلی هیچ کدام ضرورتاً ظهور معیارهای اخلاقی برتر را تضمین نمی کنند.والدین با الگو قرار دادن خود، می توانند به ظهور این معیارها در نوجوان کمک کنند. هنگامی که والدین از روش های تربیتی خاصی پیروی کرده باشند، نوجوانان آنها خویشتن داری و قضاوت های اخلاقی پخته تری از خود بروز می دهند. این روش های تربیتی عبارتند از:
  • نظم و مقرّرات دائم، همراه با استدلال و توجیه
  • بحث و گفتگو راجع به نوع احساس دیگران در مورد اعمال صورت گرفته
  • ارتقاء بحث های خانوادگی دموکراتیک، که در ان حتی بچه های کوچک هم می توانند، اظهار نظر کنند.
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *